English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2522 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lowdown <idiom> U لپ مطلب ،حقیقت موضوع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
subject matter U مطلب موضوع
Other Matches
pragmatism U مصلحت گرایی روش فکری منسوب به ویلیام جیمز امریکایی که درمقابل تعریفی که فلسفه مابعدالطبیعه از حقیقت میکند به این شرح " مطابقت ذهن با واقعیت خارجی "تعریف جدیدی وضع نموده است به این شکل " ان چه درعمل مفید افتد حقیقت است "
queues U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queue U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access U فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herring U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition U موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
reversing U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
circulars U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circular U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
labels U مطلب
labelled U مطلب
labeling U مطلب
label U مطلب
criteria U مطلب
afair U مطلب
themes U مطلب
thought U سر مطلب
thoughts U سر مطلب
theme U مطلب
punch line U لب مطلب
subjects U مطلب
punch-line U لب مطلب
punch-lines U لب مطلب
subject U مطلب
topic U مطلب
subjected U مطلب
topics U مطلب
subjecting U مطلب
acted U حقیقت
facts U حقیقت
fact U حقیقت
realities U حقیقت
reality U حقیقت
truth U حقیقت
truths U حقیقت
act U حقیقت
in sooth U در حقیقت
in reality U در حقیقت
indeed [admittedly] <adv.> U در حقیقت
admittedly <adv.> U در حقیقت
to be sure <adv.> U در حقیقت
in truth U در حقیقت
actually U در حقیقت
yea U در حقیقت
matter U مطلب چیز
mattered U مطلب چیز
matters U مطلب چیز
mattering U مطلب چیز
gist U مطلب عمده
label prefix U پیشوند مطلب
enjambment U ادامهء مطلب
issue U صدور مطلب
issued U صدور مطلب
label alignment U هم ترازی مطلب
principal U مطلب مهم
issues U صدور مطلب
principals U مطلب مهم
subjecting U مطلب زیرموضوع
precis U چکیده مطلب
subjects U مطلب زیرموضوع
subjected U مطلب زیرموضوع
subject U مطلب زیرموضوع
root of the matter U اصل مطلب
press releases U مطلب مطبوعاتی
clipped speech U حذف مطلب
the salient point <idiom> U اصل مطلب
the point [of the matter] U اصل مطلب
press release U مطلب مطبوعاتی
oversoul U حقیقت مطلق
the f.of the matter U حقیقت امر
truthless U عاری از حقیقت
factually U حقیقت امری
verities U صحت حقیقت
verism U حقیقت گرایی
half truth U حقیقت ناقص
erroneousness U عدم حقیقت
tell the truth U حقیقت را گفتن
thing in itself U حقیقت غایی
reserving U کتمان حقیقت
matter of fact U حقیقت امر
suppressio veri U کتمان حقیقت
tao U حقیقت طریقت
matter-of-fact U حقیقت امر
factual U حقیقت امری
the face remains U حقیقت همانست
reserve U کتمان حقیقت
reserves U کتمان حقیقت
truthful <adj.> U راست [با حقیقت]
approving truth U حقیقت مسلم
understatement U کتمان حقیقت
shoe is on the other foot <idiom> U برخلاف حقیقت
understatements U کتمان حقیقت
untruthful U خلاف حقیقت
To speak the truth. U حقیقت را گفتن
unreality U عدم حقیقت
axioms U حقیقت اشکار
axiom U حقیقت اشکار
hold up <idiom> U اثبات حقیقت
verity U صحت حقیقت
cliff-hangers U مطلب یا داستان جالب
that is not the case U مطلب چنین نیست
round about U دور سر گرداندن مطلب
repeating label U برچسب یا مطلب مکرر
hit the bull's-eye <idiom> U به اصل مطلب رسیدن
the matter is perplexed U مطلب پیچیده است
Lets get to the point. U بپردازیم به اصل مطلب
The crux of the matter . The quintessence. U جان کلام ( مطلب )
there was no secrecy about it مطلب پوشیده ای نبود
under pledge of secrecy U با قول کتمان مطلب
hugger mugger U تنهایی مطلب محرمانه
comprehension test U ازمون فهم مطلب
cliff-hanger U مطلب یا داستان جالب
Lets pass on (proceed) to the main issue. U برویم سر مطلب اصلی
to overleap oneself U از مطلب پرت شدن
cliff hanger U مطلب یا داستان جالب
understating U حقیقت را افهار نکردن
understates U حقیقت را افهار نکردن
understated U حقیقت را افهار نکردن
principle U حقیقت مبادی واصول
understate U حقیقت را افهار نکردن
falsi crimen U مخفی کردن حقیقت
disabuses U از حقیقت اگاه کردن
disabused U از حقیقت اگاه کردن
in point of fact U حقیقت امر اینست که
disabusing U از حقیقت اگاه کردن
That's not so! U این حقیقت ندارد!
veritable U قابل اثبات حقیقت
untruths U خلاف حقیقت کذب
untruth U خلاف حقیقت کذب
The fact of the matter is. . . . . . . U حقیقت امر اینست که ...
Nothing hurts like the truth. U حقیقت تلخ است
veridical U از روی حقیقت گویی
truth drug U داروی کشف حقیقت
that is about the size of it U حقیقت امراین است
disabuse U از حقیقت اگاه کردن
in the wrong <idiom> U اشتباه ،درستی حقیقت
item of the agenda U اصل مطلب فهرست برنامه
circumgyration U دورزدن درسخن دورسرگرداندن مطلب
contraposition U قلب مطلب بطریق منفی
overtype mode U حالت تایپ روی مطلب
To wonder from the main topic. U از مطلب اصلی دور افتادن
point of the agenda U اصل مطلب فهرست برنامه
for brevity's sake U از بهر کوتاه کردن مطلب
you must have know this U حتما` این مطلب را شمامیدانستید
the matter was kept private U مطلب را پوشیده نگاه داشتند
the matter itself [the situation itself ] [ the thing itself] U این مطلب بخودی خود
typeover mode U حالت تایپ روی مطلب
the point is U اصل مطلب این است
to go into the matter U به این مطلب رسیدگی کردن
realism U مشرب اصالت واقعیت یا حقیقت
axiom U قضیه حقیقی حقیقت متعارفه
axioms U قضیه حقیقی حقیقت متعارفه
mincingly U با احتیاط با فرو گذاری حقیقت
action U در حقیقت آن منو انتخاب میشود
actions U در حقیقت آن منو انتخاب میشود
smoke out <idiom> U درمورد چیزی به حقیقت رسیدن
low dwon U حقایق امر اصل حقیقت
apodeictic U شامل یا مستلزم بیان حقیقت
I know it for a fact. U این یک حقیقت مسلم است
apodictic U شامل یا مستلزم بیان حقیقت
you must know this U شما باید این مطلب را بدانید
the face remains U مطلب همانست که هست فرق نمیکند
to raise a dust U اب راگل الودکردن حقیقت راپنهان کردن
He tried to conceal the facts. U سعی داشت حقیقت را پنهان کند
slurred U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slur U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
diction U عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
slurring U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slurs U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
We shall look into the matter in due ( good ) time . U درموقع مناسب باین مطلب رسیدگه خواهد شد
to get down to the nitty-gritty [to get down to brass tacks] <idiom> U فوری به اصل مطلب رسیدن [اصطلاح روزمره]
plate proof U نمونه اول صفحات و مطلب چاپ شده
doodad U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
doodads U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
as a matter of fact U حقیقت امر اینست که خوب بخواهید بدانید
like hell <idiom> U با تاثیر وانرژی بیشتر ،مغایر با حقیقت ،نه زیاد
to thrash out the truth U حقیقت امری را بزحمت وباازمایشهای پی درپی دریافتن
paragraphist U کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
I wI'll not comment on this issue. U درباره این مطلب اظهار نظری نمی کنم
The truth was known to no one other than himself. U هیچ کس به غیر از خود او [مرد] حقیقت را نمی دانست.
May be I can interest you in this issue . U شاید بتوانم علاقه شما را به این مطلب جلب نمایم
he rode me off on a side issue U نکته فرعی پیش اورده مراازاصل مطلب پرت کرد
catastasis U بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
systematic theology U بخشی از علوم الهی که مذاهب مختلفه را جزئی ازیک حقیقت کل میداند
power function U این تابع در حقیقت چگونگی کارائی ازمون فرضهای اماری رابررسی مینماید
individualism U اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
rationalism U سیستم فکری که عقل و استدلال عقلی را مقدم بر هر چیز جهت کشف حقیقت می داند
pareto distribution U در حقیقت بیانگر توزیع درامد است که بر اساس ان رابطه بین درامدشخصی و جمعیت در ان بررسی میشود
phillips curve U شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
palinode U قطعه شعر یا سرودی که مطلب شعر یا سرود قبلی راانکار کند
what matters is that ... U اصل مطلب [چیزی که مهم است] این است که ...
learning curve U منحنی که نمودار این مطلب است که باتکرار یک عمل زمان انجام ان عمل کوتاهتر می گردد
united nations organization U سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
Recent search history Forum search
1ICR
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1ميشلين پاسيبل
2make the case? به فارسی چی میشه
1coffee table conversation piece
1معنی اصطلاحی nonconversation چیست؟
1we drove to visit my parents in Ipswich.
1 no!i am not,repeat not,going back to my father to ask for money
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی با افزایش حجم ناشی از پرتو تابیده‌شده به سلول‌های سرطانی جاذب نانوذرات طلا
1offshoring
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com